ماجرای قتل عجیب پسر ۲۶ ساله در تهران

در درگیری دو همسایه بر سر جای پارک خودرو یک جوان ۲۶ ساله بر اثر ضربه چاقو جانش را از دست داد.۱۶ تیر امسال درگیری خونین بین چند نفر به مأموران کلانتری نسیم شهر گزارش شد و مأموران به محل درگیری رفتند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که درگیری بر سر جای پارک خودرو بوده و در جریان آن پسر ۲۶ ساله‌ای به نام میثم از سوی مرد همسایه به نام اکبر چاقو خورده و به بیمارستان منتقل شده است. ساعتی بعد کادر درمانی بیمارستان اعلام کردند که میثم به خاطر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید تسلیم مرگ شده است.پس از آن پدر میثم که خودش نیز در این درگیری زخمی‌ شده بود، از مرد همسایه به عنوان عامل قتل پسرش شکایت کرد و گفت: آن لحظه وقتی فهمیدم چند نفر به پسرانم حمله کرده‌اند خودم را به جلوی در رساندم که اکبر با برادران و دوستانش ما را زدند. برادر متهم بوکسور است و آن روز باتومی‌ در دست داشت. یک ضربه به من زد که روی زمین افتادم و بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم، نیم‌ ساعت گذشته بود و میثم را به بیمارستان برده بودند.

 

به این ترتیب اکبر ۴۶ ساله بازداشت شد و در همان بازجویی‌های اولیه به درگیری با میثم اعتراف کرد و بازسازی صحنه جرم نیز انجام شد. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در دادگاه چه گذشت

 

در ابتدای جلسه پدر و مادر میثم درخواست قصاص کردند. بعد از آن برادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه من و میثم سوار ماشین پدرمان شدیم و قصد داشتیم از پارکینگ بیرون بیاییم که دیدیم نیسان آبی متهم جلوی در پارکینگ پارک شده است. ۲۰ دقیقه‌ای صبر کردیم و زنگ چند خانه را زدیم اما راننده را پیدا نکردیم. به همین خاطر به سختی نیسان را به عقب هول دادیم و از پارکینگ خارج شدیم.

 

وی ادامه داد: به سرکوچه که رسیدیم میثم یادش افتاد کلیدش را در خانه جا گذاشته به همین خاطر با خودرو دنده عقب گرفتیم و به جلو خانه‌مان رسیدیم، بعد ماشین را مقابل در پارک کردیم و به خانه رفتیم که به یکباره دیدیم راننده نیسان آبی شروع به داد و بیداد و فحاشی می‌کند که چرا ماشینش را جابه‌جا کرده‌ایم. وقتی هم فهمید که من و میثم این کار را کرده‌ایم، شیشه‌های ماشین پدرم را شکست و رفتبرادر مقتول گفت: پس از آن من و برادرم پایین آمدیم و در را که باز کردیم، دیدیم متهم با چند مرد و زن با چاقو و چوب به سمتمان حمله کردند و اکبر جلوی چشمانم چاقو را به قلب برادرم زد.

 

بعد از آن پدر مقتول به جایگاه رفت و با تأیید اظهارات پسرش تأکید کرد: من به هیچ عنوان از خون پسرم نمی‌گذرم و متهم باید به اشد مجازات محکوم شود.

 

سپس متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل عمد به قضات گفت: من درگیری با میثم و برادرش را قبول دارم اما در آن درگیری من تنها نبودم و افراد دیگری هم حضور داشتند. من وقتی به خاطر جابه جا شدن ماشینم اعتراض کردم، میثم و برادرش از پنجره خانه‌شان بیرون آمدند و به من فحش دادند و چند دقیقه بعد هم با چاقو به من حمله کردند. در آن درگیری نمی‌دانم چه کسی با چاقو به سینه میثم زد اما من ضربه‌ای به او نزدم.در این میان پدر مقتول به نشانه اعتراض از جایش بلند شد و گفت: بررسی دوربین‌های مداربسته و همچنین تحقیق محلی نشان می‌دهد من و پسرم هیچ وسیله دفاعی در دست نداشتیم و متهم و بستگانش با چوب و چاقو به ما حمله کردند. متهم با دروغگویی می‌خواهد خودش را بی‌گناه نشان دهد. او خودش می‌داند که پسرم را کشته و باید قصاص شود.

 

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند

اخبار مرتبط
13 نظرات
  1. ABAS می گوید

    قاتل باید قصاص شودودرس عبرت برای دیگران شود

  2. علی می گوید

    یک لحظه حماقا یک عمر ندامت
    حالا بکش قصاص رو اگر کمی فکر میکردی به اینجا که هستی نمیرسیدی

  3. احمد باشوکی می گوید

    کسی که به عاقبیت کسی که انجام میدهد نیندیشد باید تاوان بدهد وتاوان این کار قصاص است .

    1. ناشناس می گوید

      دقیقا

  4. علی اسیری می گوید

    خوب است

  5. ناشناس می گوید

    قاتل باید قصاص شود تا برای برادر گردن کلفتش و بقیه عبرت شود که آدم اولا جلوی درب پارکینگ پارک نمیکنه دوم بخاطر جابجا کردن نیسان آدم نمیکشه، اتفاق یه بار میافتد .

  6. Ghs می گوید

    قاتل باید قصاص شود تا برای برادر گردن کلفتش و بقیه عبرت شود که آدم اولا جلوی درب پارکینگ پارک نمیکنه دوم بخاطر جابجا کردن نیسان آدم نمیکشه، اتفاق یه بار میافتد .

  7. امین می گوید

    بهتره قصاص بشه وگرنه خودم هر..

  8. مهدی الیاسی می گوید

    اگر هرکسی چاقو ست بگیرم یا توخیابون یکی روکش بعدبگه من نکشتم یابگه پشیمون شدم که نشد من قاتل خواهرمو برای نداشتن گواهینامه قصاص کردم الان وقلگت گردن گفتی نیست الان باید به هم دیگه احترام بذاریم بهتر تافردا بگیم ببخشید

  9. مهدی الیاسی می گوید

    بایدقصاص بشه دوره گردن گفتی گذشت

  10. ابوذر می گوید

    اگر قصاص نشود مطمئنم چند وقت بعد کسی دیگر رو مورد هجوم میگیره با برادر بقول خودش بوکسر باید پوزشان بخاک مالییده شود تا غرورش بشکنه بفهمه اینجا قانون داره جنگل که نیستش

  11. الی می گوید

    اسم نیسان که اومد وسط خودتون تا آخرش رو بخونید. به خاطره یه نیسان

  12. ناشناس می گوید

    آقایان.زیق.ممدگارچی.رااعدام.کنندبعدخانوادهشم.سنگسارشودبعدنیسانش.هم.آتش.بزننداگرکسی.هم.اعتراص.کردبقیه.فامیلهاشون.هم.به.جزیره.بوابواانتقال.کنندباتشکرازشمااقای.قاصی

نظر دهید